جریان مشهد رفتن و دفتر شفاء یافتگان امام رضا (ع)

قلم های شکسته سابق
 
آخرین مطالب
 
حمایت میکنیم از
جریان مشهد رفتن و دفتر شفاء یافتگان امام رضا (ع)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جریان مشهد رفتن و دفتر شفاء یافتگان امام رضا (ع)

 

در پای منبر ها شنیده بودم که می گفتند :

« روزی نیست که در حرم امام رضا (ع) کسی شفاء پیدا نکند و شفا یا فتگان جسمی را در دفتر شفا یافتگان ثبت می کنند . »

 

این مطلب در شهر مقدس مشهد در حسینیه ای که ساکن بودیم به یاد بنده آمد ... بنده مشتاق شدم که این دفتر را ببینم و از صحت این جریان اطمینان حاصل کنم ...

بنده با خود دو نفر دیگر را هم همراه کردم و یکیشان خیلی مشتاق بود مثل من .

 

راه افتادیم سمت حرم و از ....................   ( برای این که خادم ها مشخص نشوند نام کمتر می بریم ، شاید این طور بهتر باشد )  داخل شدیم ...

از خادمی که در آن صحن حضور داشت پرسیدیم که :

ما شنیدیم که دفتر شفایافتگان در حرم هست می شه آدرس بدید بریم ببینیم ؟!

خادم : بله دفتر شفایافتگان هست ... بروید از خادمی که در آنجا هست آدرس دقیق را بپرسید ...

ما : میذارند که دفتر را ببینیم ؟

خادم : بله ، همه میتونن ببینن

ما : ممنون ، تشکر J

 

راه افتادیم سمت خادم بعدی

 

ما : سلام می خواستیم بریم  دفتر شفایافتگان کجاست ؟

خادم دوم : دفتر شفایافتگان نداریم

ما : مطمئن هستید ؟

خادم دوم : بله ، بذارید یه تماس بگیرم

-       الو سلام

-       چند تا زائر اومدن دفتر شفایتگان رو می خوان ... ما دفتر شفایافتگان داریم

-       کجاست ؟

-       آها باشه

خادم دوم : دفتر شفایافتگان صحن ...........   هستش .

من : دیدی گفتم داریم J

 

را افتادیم سمت صحن مورد نظر ....

   از اولین خادم اون صحن پرسیدیم که دفتر شفایافتگان کجاست ؟

 ( بنده در نظر تصور می کردم که کتیبه ای بزرگ باید باشد )

 

خادم  : دفتر شفایافتگان نداریم

ما : همین الان پرسیدیم از یه خادم و ایشون آدرس اینجا رو به ما دادند ... !!!

خادم : برید این در رو باز کنید از اونجا بپرسید

ما هم رفتیم و دیدیم در بسته است

خادم : اونجا سه تا خادم کنار هم ایستاده اند برید از اونا بپرسید شاید بدونند .

ما هم نا امیدانه حرکت کردیم به سمت اون خادم ها

پرسیدیم که : دفتر شفایاتگان داریم ؟

(چون 3 تا خادم بودند برای تفکیک اسم گذاری کرده ام و گرنه همه خادم ها مهربان و دلسوز هستند )

جواب « خادم مهربان » : قبلا داشتیم در اینجا ولی جمع شده ...

جواب « خادم دلسوز » : آره انتقال دادند بعد جمعش کردند ...

ما : همین الان آدرس گرفتیم به ما گفتند تو این صحن هستش حتی زنگ زدند پرسیدند ...

یکی از رفقا نا امیدانه در کناری نشست و ما هنوز متعجب بودیم

 

جواب « خادم  عجول » : من که 10 سال هستش که اینجا هستم ندیدم کسی شفای جسمی بگیره ؟!!!

 خادم مهربان : نه ، شفا خیلی ها می گیرند ولی شفای جسمی کم شده .... دیگه مثل قدیم نیست .

خادم دلسوز : خیلی ها  میان اینجا ادعا می کنند که شفا گرفتند یا امام زمان عج هستند

مثلا دسته که میادد یکی با ویلچر میاد تو بعد یهو داد میزنه شفا گرفتم و مردم هم همینجوری پول می ریزند و لباس هش رو می کنند ... و طرف پولش رو جمع می کنه ...

عجول : آره ، برید وقتتون رو تلف نکنید ...

 من که 10 سال هستش که اینجا هستم ندیدم کسی شفای جسمی بگیره ؟!!!

( طوری می گفت یعنی این که نبوده که من ندیدم )

خادم دلسوز خطاب به خادم عجول : اینطور نگو تو به حق امام رضا (ع) قائل نیستی ....

من خطاب به عجول  با کنایه : یعنی امام رضا (ع) ته کشیده ؟ دیگه شفا نمیده ؟

عجول : نه ما مردم بدشدیم ... امام رضا ع همون امام رضا ( ع) هستش ...

من : آها پس ما مردمم ته کشیدیم ؟

عجول : آره ...

برای جلو گیری از اطناب کلام خلاصه این شد که :

 

دلسوز  فکر کرد که ما از امام رضا ع زده شدیم داشت کلیپ شفا پیدا کردن رو دانلود می کرد ...

مهربون : از خاطرات کسانی که ادعای امام زمانی کرده بودند تعریف می کرد

و عجول هم خاطره ای  در تایید حرف های خودش و ساده باور بودن مردم تعریف می کرد

 

در آخر پرسیدیم که اینایی که ادعای شفا یافتن رو چیکار می کنید ؟!

مهربون : می برن دفتر امداد که یک شعبش در چهار راه شهدا و یکیش کنار باب رضا (ع) هستش ( اگه اشتباه نکرده باشم )

 

داشتیم خدا حافظی می کردیم و اینا برای این که ما بی اعتقاد نشیم داشتند هنوز توضیح اضافی می دادند و ما هم برای این که خیالشون راحت بشه گفتیم که ما طلبه هستیم و می دونیم که چی درسته چی اشتباهه و امام رضا (ع) شفا میده یا نه و با گفتن شما عقاید ما عوض نمیشه مگه این که برهان اقامه کنید ...

 

تقریبا خیالشون راحت شد  ...

حرکت کردیم به سمت شعبه داخل حرم ( کنار باب الرضا (ع) )

داخل دفتر شدیم دو نفری ...

داخل دفتر نشسته بودند چند تا زائر ...

منتظر بودیم که بروند بعد داخل شدیم

اعلام طلبه بودن کردیم ..

پرسید : چرا می خواید دفتر شفایافتگان رو ببینید ؟

ما : ما طلبه هستیم و شننیدیم چنین چیزی رو و می خوایم بدونیم واقعیت داره یا نه ؟ و ما فقط شفا یافتگان جسمی مد نظرمون هست ...

گفت : بشینید

و ما هم نشستیم

گفت در این حرم روزانه ده ها نفر شفا می گیرند  حالا چه جسمی و چه روحی ...

خیلی ها میان ادعای شفایافتن جسمی می کنند و ما اسم و مشخصاتشون رو یاداشت می کنیم و به شعبه دیگه ( چهار راه شهدا)

ارسال می کنیم و اون ها میروند و تحقیق می کنند ودر صورت درست بودن ادعا اون رو ثبت می کنند در لیست شفا یافتگان .

ما : می تونیم اون لیست رو ببینیم

جواب : نه اون لیست رو نمیتونید ببینید ولی یه کتابی چاپ می کنند وداخل اون جریان های شفا گرفتن رو نوشته اند .

ما : شما دیدید که تا به حال کسی شفا پیدا کنه ؟

جواب : بله همین تابستان 94 بود که مرد و زنی که از دهات آمده بودند پسر خود را به پنجره فولاد بسته بودن و دم دم های صبح ( که بیشتر در اون موقع ها شفا می گیرند ) آمده بودند و دیده بودند که پای این پسر که هم فلج بود و هم کمبود ذهنی بود باز شده ...

آورده بودنشان اینجا و این پسر مدام از این سر سالن می دوید به آن سر سالن چون تا حالا راه نرفته بود و الان خوشحال بود که راه می رفت ... ما هم مشخصاتشان را گرفتیم و ثبت کردیم ...

        و مورد دیگری را هم مثال زد که چون نام آن شخص که الان خادم امام رضا (ع) هستش یادش نیامد توفیق نشد زیارتش کنیم ....

ما : اون کتاب رو از کجا می تون اون کتاب رو تهیه کنم  ؟

جواب : کتاب فروشی دائمی در باب الجواد باید باشد

ما : ممکن هست که نباشه اونجا چون ما که دیروز در کتاب فروشی بودیم چشممان نخورد به اون کتاب ...

جواب : من یکی دارم ولی قدیمیه ... وایسا بهت بدم

 

و ما کتاب را گرفته و با قلبی مملو از سرور و شعف و رضایت مندی کامل خارج شدیم ...

 

می گویند از آن هایی که می روند بالای کوه برای نماز باران فقط آن هایی که با خود چتر می برند دست پر برمی گردند ...

 

ما با بعد این جریان با چتر وارد حرم شدیم .....

 

 

 

تاریخ رفت : دوشنبه : 17/12/94

تاریخ برگشت : جمعه 21/12/94

 

 

پیشنهاد ما :

ایم مطلب را هم مشاهده کنید : جریان مشهد رفتن و تعبیر خواب 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

موضوعات مرتبط: خاطرات طلبگی، ،
برچسب‌ها:
 

 تبادل لینک هوشمند 

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان قلم های شکسته و آدرس imamsadiq.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.